شما نیاز به دموکراسی دارید!
- نویسنده: مجید قره محمدلو
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت

نتانیاهو در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا برای چهارمین بار در جمع مشترک اعضای مجلس نمایندگان و سنای آمریکا سخنرانی کرد و رکورد وینستون چرچیل (نخست وزیر اسبق انگلستان)، که بیش از هر رهبر خارجی دیگری در این جمع سخنرانی کرده بود، را شکست. اکنون که دیده میشود بعد از نسلکشی چهلهزارنفره در غزه، بنیامین نتانیاهو دهها بار، نشسته و ایستاده، در امریکا بعد از سخنرانی تشویق میشود، جای تعجبی ندارد! نسلکشی غزه فقط بازتکرار بخش کوچکی از تمدن مدرن استیلاگر غرب است. اینجا فقط چند نمونه از گسترش دموکراسی توسط غرب را ذکر شده است:
قتل عام جالیانوالا
در ۱۳ آوریل ۱۹۱۹ در جریان استقلال هند از بریتانیا مردم برای اعتراض به دستگیری دو رهبر ملیگرا، ستیا پال و دکتر سیف الدین کیچلو، در جالیانوالا باغ (آمریتسار) گرد آمدند. ناگهان یک افسر نظامی بریتانیایی به نام ژنرال دایر با سربازانش وارد پارک شد. او حتی بدون هشدار به مردم برای متفرق شدن، دستور داد سربازانش به مدت ده دقیقه به سوی جمعیت بیدفاع تیراندازی کنند و وقتی مهماتشان تمام شد، آنجا را ترک کردند. طبق برآوردهای کنگره، در آن ده دقیقه حدود هزار نفر کشته و حدود ۲۰۰۰ نفر زخمی شدند. جای گلولهها هنوز هم روی دیوارهای جالیانوالا باغ که اکنون یک یادمان ملی است، دیده میشود.
این قتل عام یک اقدام حساب شده بود و دایر با افتخار اعلام کرد که این کار را برای ایجاد یک «اثر اخلاقی» بر مردم انجام داده و تصمیم گرفته بود که اگر مردم به تجمع خود ادامه دهند، همه آنها را خواهد کشت. او هیچ پشیمانی نداشت. او به انگلیس رفت و برخی از انگلیسیها برای تجلیل از او پول جمع کردند.
باغ وحشهای انسانی
کارل هاگنبک یک تاجر آلمانی حیوان و انسان بود که به باغوحشهای اروپایی حیوان و برده میفروخت. او ایده نمایش انسان و حیوان در یک قفس را مطرح کرد. در سال ۱۸۷۶، او مردم نوبی (یک قبیله افریقایی) را همراه با حیوانات از مصر (امروزه سودان) برد و یک “نمایشگاه نوبی” را در پاریس، برلین و لندن برگزار کرد. این نمایشگاه بسیار محبوب شد.
زندانهای انسانی نمایشگاههایی از سیاهپوستان و بومیان قفسی بودند که در یک “زیستگاه طبیعی ساختگی” به نمایش گذاشته میشدند. آنها در دهه ۱۸۷۰ محبوب شدند و تا قرن بیستم محبوبیت خود را حفظ کردند. ورشو، میلان، لندن، نیویورک، آنتورپ، هامبورگ، نروژ، بلژیک و پاریس تنها چند مورد از مکانهایی هستند که نمایشگاههای انسانی در آنها برگزار شده است. «صدها هزار نفر از این نمایشگاهها بازدید کردهاند».
“نمایشگاههای جهانی” مکانهایی بودند که کشورهای اروپایی میتوانستند دستاوردهای تکنولوژیکی و غنائم گرفته شده از امپراتوریهای خود را به نمایش بگذارند – از جمله مردم. در سال ۱۹۳۱، نمایشگاه «باغ وحش انسانی» در پاریس در مدت شش ماه ۳۴ میلیون بازدیدکننده داشت. در طول این نمایشگاهها، انسانها برهنه یا نیمهبرهنه به نمایش گذاشته میشدند.
در بلژیک که تا سال ۱۹۵۸ در نمایشگاه جهانی بروکسل مردم را در یک «باغ وحش انسانی» به نمایش میگذاشت، بحث درباره جنایات استعماری این کشور در چند سال گذشته به شدت داغ شده است. طبق یک نظرسنجی در سال ۲۰۲۰، نیمی از مردم این کشور فکر میکردند که استعمار برای کنگو پیامدهای مثبت بیشتری نسبت به پیامدهای منفی داشته است، یعنی استعمار بلژیک به نفع کنگوییها است! عجیب هم نیست که بلژیک به خاطر جنایات استعماری خود عذرخواهی نکرده است.
انسانهایی که در این باغوحشها نگهداری میشدند، ناشناخته و فراموش شده مردند. آنها دور از سرزمین خود جان سپردند. کشورهایشان پس از آن برای دههها همچنان مستعمره باقی ماند.
کشتار و تجاوز فرانسویها
تاریخ استعمار فرانسه در الجزایر به خاطر جنایات جنگی وحشتناک خود بدنام است. طبق آمار رسمی الجزایر، در ۸ مه ۱۹۴۵، تا ۴۵۰۰۰ الجزایری به دلیل درخواست استقلال برای کشورشان کشته شدند. این کشتار بزرگترین کشتاری بود که فرانسه در یک روز مرتکب شد.
با افزایش سرعت جنگ آزادیبخشی الجزایر در سال ۱۹۵۴، خشونت تشدید شد. تقریباً ۱.۵ میلیون الجزایری در یک مبارزه هشت ساله برای استقلال که در سال ۱۹۶۲ به پایان رسید، کشته و میلیونها نفر دیگر آواره شدند.
اعتقاد بر این است که جرایم تجاوز در طول این هشت سال در مقیاس وسیعی رخ داده است. در نتیجه شجاعت فراوان، برخی از تجربیات زنان آسیبدیده الجزایری آشکار شده است، در حالی که بسیاری دیگر زیر تابوها مدفون ماندهاند.
حقایق ناگفته از استرالیا
حقایق تاریخ استرالیا مدتهاست از دیدگان پنهان بوده است. داستانهای “زمان کشتار” داستانهایی هستند که ما در سکوت شنیدهایم یا با صدای آرام گفته شده اند. این داستانها در کتابهای تاریخ ظاهر نمیشوند، اما از بین نمیروند.
بررسی نگرشهای سال ۲۰۱۹ استرالیا نسبت به مردم بومی نشان میدهد که ۸۰ درصد مردم بیان حقیقت را مهم میدانند. تقریباً ۷۰ درصد از استرالیاییها میپذیرند که مردم بومی تحت کشتار جمعی، زندانی شدن و اخراج اجباری از زمین قرار گرفتهاند و رفتوآمد آنها محدود شده است. تا همین نیم قرن پیش به بومیان استرالیا به چشم حیوان نگاه میشد و سفیدهای مهاجر حق شکار آزادانه آنها را داشتند.
دولتهای مختلف استرالیا نیز از طریق سیاستهای حفاظتی کودکان بومی را از خانوادههایشان دور میکنند و به پناهگاههای تحت کنترل دولت که اغلب توسط مبلغان مذهبی اداره میشدند، تسلیم میشدند. در نهایت توسط خانوادههای سفیدپوست به فرزندی گرفته میشوند.
حذف اجباری کودکان بومی حفظ فرهنگ بومی را ویران کرده است، سیاست دولت منع کودکان از استفاده از زبان خود یا شرکت در فرهنگ خود است تا بومیها بتوانند «همسانسازی» شوند. در نتیجه این امر، از سال ۲۰۱۶ تنها ۱۰ درصد از مردم بومی به زبان بومی در خانه صحبت میکردند.
در سال ۲۰۰۸، در زمان نخستوزیری خود، کوین راد، به نمایندگی از پارلمان استرالیا از نسلهای ربودهشده عذرخواهی کرد. با این حال، حذف فرهنگ بومی توسط دولت متوقف نشده است. در واقع، تعداد کودکان بومی که از خانوادههای خود گرفته شدهاند از زمان عذرخواهی سال ۲۰۰۸ دو برابر شده است، در سالهای ۲۰۱۶-۲۰۱۷، ۱۷۶۶۴ کودک بومی تحت مراقبتهای خارج از منزل بودند.
نسل کشی سرخ پوستان
هنگام ورود مهاجران اروپایی به آمریکا، مورخان تخمین میزنند که بیش از ۱۰ میلیون سرخ پوست بومی در آنجا زندگی میکردهاند. تا سال ۱۹۰۰، جمعیت تخمینی آنها کمتر از ۳۰۰۰۰۰ نفر بود. سرخپوستان بومی تحت انواع مختلف خشونت قرار گرفتند که همه با هدف نابودی جامعه بود. در اواخر دهه ۱۸۰۰، پتوهایی از بیماران آبله به سرخپوستان بومی توزیع شد تا بیماری گسترش یابد. جنگهای متعددی وجود داشت و خشونت تشویق میشد؛ به عنوان مثال، به مهاجران اروپایی برای هر سرخ پوستی که میکشتند پول پرداخت میشد. در قرن نوزدهم، ۴۰۰۰ نفر چروکی در مسیر اشکها (یک راهپیمایی اجباری از جنوب ایالات متحده به اوکلاهاما) جان باختند. در قرن بیستم، نقض حقوق مدنی رایج بود و تبعیض تا به امروز هم ادامه دارد.