تعاونی راچدیل، نقطه آغازی بر تعاونی های اصولمند
- نویسنده: سردبیر میز اقتصاد
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
- منبع: برداشت شده از کتاب اقتصاد تعاونی از منظر اسلام

تعاونی راچدیل
گرچه فعالیت های اقتصادی به شیوه تعاونی قدمتی طولانی دارد امّا میتوان گفت شکل گیری شرکت تعاونی راچدیل در سال 1844 میلادی نقطه عطفی در تاریخ فعالیت های تعاونی می باشد. در واقع می توان گفت تعاونی راچدیل به این دلیل که بیشتر اصول تعاون را واقع بینانه مدنظر قرارداده بود بر خلاف شرکت تعاونی های قبل از خود که در فعل و انفعالات نظام های سرمایه داری از بین رفته بودند توانسته بود با شکل دهی فعالیت های خود بر اساس تعاون و همیاری با آثار اجرای آموزه های نظام سرمایه داری در روابط اقتصادی و اجتماعی مقابله کند. اصول و ارزش هایی که در شکل گیری تعاونی راچدیل ظهور نموده بود معیاری برای نظام تعاون جدید و همچنین ایجاد فضای نظریه پردازی تعاونی ایجاد کرده بود.
اصول تعاونی راچدیل
تعاونی راچدیل به طور مشخص برای اعضای خود اهدافی را مشخص کرده بود از جمله: خرید خانه،د تولید کالا های مورد نیزار اعضا، آموزش اعضا و ایجاد اشتغال برای آنان. امّا در مورد اصول مورد پذیرش تعاونی به طور مشخص بیان نشده و منابع مختلف، هم این اصول را متفاوت بیان کرده اند. به طور کلی میتوان کلیت این اصول را 8 مورد بیان کرد:
- عضویت برای همه – بدون در نظر گرفتن تبعیض نژادی یا اختلاف رنگ و مذهب – آزاد است؛
از این اصل به دو صورت اصل در های باز به معنی اجازه ورود به همه افراد و گاهی به عنوان اصل آزادی ورود و خروج ارادی هر شخص تفسیر می شود.
- هر عضو حق یک رأی دارد؛
این اصل در واقع بیانگر دموکراسی در اداره شرکت و سهم برابر اعضا بدون در نظر گرفتن میزان سرمایه افراد در مدیریت شرکت می باشد
- به سرمایه، بهره معین و محدود تعلق می گیرد؛
در تعاونی راچدیل به میزان سرمایه افراد سود محدود در حدود 5 درصد تعلق می گرفت چراکه آنان سرمایه را در اختیار نیروی کار میدانستند نه بر عکس.
- مازاد درآمد، بر پایه خرید کالا بین اعضا تقسیم می شود؛
منظور از این اصل این است که سود حاصله از فعالیت های تعاونی به نسب خرید اعضا از تعاونی مصرف میان آن ها تقسیم گردد.
- معاملات بصورت نقدی انجام می شود؛
- فروش کالا ها به قیمت عادلانه بازار انجام می شود؛
- حساب ها به طور منظم، بررسی شده و سریع در اختیار اعضا قرار می گیرد تا با آگاهی، مورد بحث و بررسی قرار دهند؛
اصل هفتم و هشتم راچدیل مجوعا مسئله آموزش و اطلاع رسانی به اعضا را مطرح می نماید.
- تشکیل جلسات منظم، توسط اعضا برای بررسی وضع موجود و نیاز های شرکت تعاونی.
لازم است اشاره شود متناسب با تحولات اجتماعی و اقتصادی برخی از این اصول تغییراتی داشته اند برخی اصول حذف و برخی جایگزین شدند.
نقد و بررسی اصول تعاونی راچدیل
از این جهت که اصول هر مسئله ای وجه تمایز آن را با مسائل مشابه مشخص می کند مسئله اصول تعاونی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران بوده است و بر مبنای هویت و اهداف فعالیتهای تعاونی روایت های متفاوتی از اصول تعاونی و همچنین اصول تعاونی راچدیل (که الگو اصلی برای مشخص کردن اصول تعاونی بوده است) گردیده. در اینجا به بررسی چند اصل مهمتر از این اصول می پردازیم.
اصل اول: اصل عضویت آزاد و داوطلبانه
این اصل از اصول پر مناقشه متفکران این عرصه بوده و تفاسیر متفاوتی نیز از آن ارائه گردیده. برخی آن را به اصل در های باز تفسیر نموده اند لذا معتقدند در های تعاونی بایستی بر روی همگان باز باشد و شرایطی برای اشخاص وجود نداشته باشید که از این حیث موافقان و مخالفانی دارد. برخی هم آن را در معنای آزادی همیشگی اعضا برای ورود و خروج دانسته اند در واقع شرایطی برای عضویت وجود دارد ولی هر عضو می تواند به اراده خودش به عضویت در آید و یا از عضویت خارج شود.
درباره این اصل به دو مورد می پردازیم اول اختیار بهره مندی همه افراد از عضویت و همکاری در اقتصاد تعاونی؛ دیگری، افراد در برابر این بهره مندی، مواجه با مسئولیت هایی هستند
- آزادی عضویت برای همه افراد:
بر اساس فلسفه تاسیس افتصاد تعاونی واقعی، توزیع صحیح ثروت در جامعه و همچنین ترفیع جایگاه انسان در برابر سرمایه و حفظ کرامت انسانی اقتضا می کند که افراد در عضویت تعاونی ها آزاد باشند و نباید کسی را به اجبار به ضویت تعاونی در آورد. همچنین افرادی که به دلیل شرایط زندگی خود نیازمند همکاری در تعاونی اقتصادی می باشند بر اساس حق برادری، حق عضویت و همکاری پیدا می کنند. البته حق عضویت یک حق الزامی نیست و اعضای شرکت تعاونی ملزم به پذیرفتن همه افراد جامعه نمی باشند. هر چند اگر شرایط را داشته باشن و اعضای تعاونی وی را نپذیرند کار خلاف اخلاق حسنه انجام داده اند.
- مسئولیت و تکالیف اعضای تعاونی
با توجه به اهداف بیان شده برای تعاونی در مورد قبلی مشخص است تعاون گران بایستی ملزم به مسئولیت های اخلاقی و حقوقی خاصی گردند. بنابراین یک تعانی باید احراز کند که متقضایان عضویت شرایط ایفای تکالیف و مسئولیت خود را داشته باشند. لذا پس مسئولین تعاونی بایستی معیار های خاصی را در پذیرش اعضا وضع کنند.
عضویت آزاد مسئولانه از منظر فرد و بنگاه
بنا بر مطالب گفته شده از منظر هم تعاونی و هم فرد برای در صورتی امکان عضویت در تعاونی میسر می شود که سه شرط زیر برقرار باشد.
- عضویت فرد با تمایل خودش باشد. (اجباری در عضویت برای فرد نباشد)
- صلاحیت و توانایی انجام تکالیف را داشته باشد ( این صلاحیت توسطط اعضای تعا.ونی احراز شود مسائلی مانند توانایی اولیه مالی و یا تخصص مورد نیاز برای تعاونی )
- امکان وظرفیت همکاری برای عضو جدید وجود داشته باشد. ( ممکن است شرکت امکان توسعه برای گرفتن عضو جدید را نداشته باشد.)
عضویت آزاد مسئولانه در تعاونی های مصرف و تولید
برخی معتقد هستند اجرای این اصل در تعاونی های مصرف و تولید متفاوت است. معتقدند در های تعاونی مصرف بایستی به روی همه باز باشد اما تعاونی تولید محدودیت هایی از قیبل نوع تولیدات و تخصص و… می باشند. ( با توجه به بیان معیار های پذیرش عضو جدید به نظر تفاوتی میان تعاونی مصرف و. تعاونی تولید وجود نداشته باشد.
آزادی استعفا و خروج
نظریه پردازان تعاونی معتقدند ازادی عضویت، آزادی در استعفا و خروج است. و خروج ازاد باعث می شود روح تعاون در شرکت های تعاونی حاکم شود.
همانگونه که بیان شد به نظر می رسد اعضای تعاونی از حق خروج ازاد برخوردار باشند؛ اما این حق نیز مواجه با مسئولیت هایی است. خروج عضو مستعفی نباید به گونه ای باشد که به فعالیت فرآیند تعاونی ضربه ای وارد کند. بنابراین استعفا و خروج وی باید با رعایت این مسئولیت باشد و این مسئله با فرآیندی مثلا مثل تایید هیئت مدیره تشخیص داده می شود. همچنین در خصوص عدم پایبندی اعضا به مسئو لیت های خود هیئت مدیره می تواند اتخاذ تصمیم نماید.
( نظر انتقادی: به نظر می رسد بنابر سیاست حاکم بر تعاونی می توان مرز محدودیت ها و یا آزادی چگونگی عضویت در تعاونی را تغییر داد. چه بسا در برخی از تعاونی ها مصلحت این باشد که برای شکل گیری روح تعاون و تحقق اهداف تعاونی هیچ محدودیتی در ورود و خروج به تعاونی وجود نداشته باشد. و چه بسا شرایطی در برخی مجموعه های تعاونی وجود داشته باشد که محدودیت های عضویت بیش از اندازه سختگیرانه در نظر گرفته شده باشد. اما آنچه مهم است این است که نحوه عضویت به گونه ای نباشد که فلسفه ایجاد تعاونی و تاکید بر تعاون و مشارکت افراد را نادیده بگیرد.)
اصل دوم: اصل مدیریت همگانی
یکی از اصول تعاونی، حق رأی اعضای تعاونی است که از آن تحت عناوین مختلفی نام می برند مانند: اصل دموکراسی، اصل اداره دموکراتیک، اصل یک انسان یک رأی، اصل کنترل دموکراتیک توسط اعضا.
بر مبنای این اصل در واقع همه اعضای تعاونی بدون در نظر گرفتن میزان سرمایه اورده از این طریق، برای انتخاب هیئت مدیره و. سایر امور مهم تعاونی از طریق رأی گیری اعمال مدیریت و نظارت همگاتی می کنند.
ضرورت این اصل با دقت در فلسفه تشکیل تعاونی ها مشخص می گردد. تاسیس تعاونی برای ترفیع جایگاه انسان در برابر سرمایه بوده است. همانطوری که در عرصه سیاسی اگر حکومت مردم بر مردم بر اساس مبانی صحیح پیگیر شود، در عرصه اقتاصدی نیز اگر اقتصاد تعاونی واقعی اتفاق بیفتد، اراده تعاون گران در بهره مندی از ثروت و دارایی جامعه به نحو عادلانه اعمال خواهد شد.
برخی مشکلات وارد بر این اصل
- توسع تعاونی ها و زیاد شدن تعداد اعضا عملا حق اظهار نظر اعضا را از آن ها می گیرد؛ در این فرض تشکیل مجمع عمومی به گونه ای که همه اعضای تعاونی در آن، شرکت و رأی دهند، عملاً غیر ممکن است.
- افرادی که سال ها در تعاونی تولیدی بوده اند نسبت به افراد جدیدالورود تجربه، تخصص، آگاهی و علاقه بیشتری به تعاونی دارند.و حق رأی مساوی بین همه اعضای جدید و قدیمی گاهی غیر منصافانه و باعث ناکارآمدی می گردد.
- حق رأی مساوی با توجه به تفاوت سرمایه و سهام آنان، عادلانه نیست؛ بنابراین اعضایی که دارای سهام بیشتر هستند باید رأی بیشتری داشته باشند. ( در بسیاری از کشور ها به همین دلیل این اصل تا حدودی تعدیل شده؛ اکثر نظریه پردازان تعاونی رأی اضافی را در صورتی می پذیرند که هیچ یک از اعضا یا گروه خاصی به جهت داشتن سهم یا خرید بیشتر، نتواند کنترل نهایی تعاونی را در اختیار داشته باشد.
تعدیل اصل مدیریت همگانی
تردیدی نیست که مدیریت همگانی زمانی اتقاث می افتد که مشارکت و نظارت از ناحیه همه اعضای تعاونی صورت گیرد، امّا آیا رأی همه اعضا با داشتن شرایط متفاوت، باید مساوی باشد؟
در مورد سه مشکلی که در بالا مطرح شد میتوان تعدیل هایی را به گونه ای که خلاف فلسفه اصلی اقتصاد تعاونی نباشد در نظر گرفت.. در مورد وجود افراد قدیمی تر و باتجربه تر در تعاونی ها نیز میتوان تعدیلی به جهت موثر تر شد نظر و رأی آنان اتخاذ کرد البته وجود آموزش ها و هماهنگی های لازم میان اعضای قدیمی و جدید تعاونی ها میتواند نیزا به تعدیل اینگونه را برطرف نماید. همچنین در مورد تناسب سرمایه و. تعداد رأی موجود برای هر یک از اعضای تعاونی نیز بهتر است این تعدیل به گونه ای نباشد که اقتصاد تعاونی را مشابه اقتصاد سرمایه داری گرداند. در کل بهتر است در صورت وجود رأی اضافی در تعاونی برای اشخاص این رأی، رأی دانش محور و مصلحت محور باشد نه سرمایه محور.
( نظر انتقادی: به نظر می رسد یک رأی برای یک نفر برای اداره یک تعاونی مشکل آفرین خواهد بود و بایستی این اصل در اساسنامه به گونه ای تعدیل نمود و میزان کارشناسی و تخصص را در خروجی رأی اعضا بیشتر نمود.)
اصل سوم: اصل سود متناسب برای سرمایه
یکی از عناصر هر فعالیت اقتصادی موفق، سرمایه لازم برای آن فعالیت است. در ادبیات اقتصادی، سرمایه اعم از سرمایه اقتصادی و اجتماعی است. مشارکت و همکاری اعضای تعاونی به عنوان سرمایه اجتماعی، شرط لازم برای ایجاد و قوام هر فعالیّت تعاونی است. همچنین برای اینکه اقتصاد تعاونی به اهداف خود برسد و اعضای اقتصاد تعاونی از فعالیت اقتصادی خود بهره مند شوند و نیاز های آنان نیز برطرف گردد، نیازمند سرمایه اقتصادی نیز می باشد. حال سوال این است که سرمایه اقتصادی، متناسب با نقش و جایگاه خود و نیز با توجه به فلسفه تأسیس و اهداف اقتصاد تعاونی، به چه میزان حق بهره مندی از سود حاصله را دارد؟
در تعاونی راچدیل که سرمایه مورد نیاز تعاونی از پس انداز های اعضا تأمین شده بود آنان سود کمی را برای سرمایه در نظر گرفتند و چیزی در حدود 5 درصد بود چرا که سرمایه را در اختیار عامل انسانی و نیروی کار میدانستند نه برعکس.
کنگره اتحادیه بین المللی تعاون در سال 1966 در مورد نحوه پرداخت سود به سهام اعضای تعاونی چهار روش متفاوت را بررسی نمود.
روش اول: عدم پرداخت بهره به سرمایه اعضا. این اصل، مغایرتی با اصول تعاونی ندارد.
روش دوم: پرداخت بهره با نرخی پایین تر از نرخ بهره عادی. این روش نیز مغایرتی با اصول تعاونی ندارد.
روش سوم: پرداخت نرخ بهره متناسب با نرخ بهره سرمایه گذاری های بلندمدت بازار که میزان آن با تغییرات نرخ بهره سرمایه گذاری های بلند مدت تغییر می کند. این روش نقض غرض از اصول تعاونی و فلسفه آن است.
روش چهارم: افزون بر نرخ بهره عادی بازار، جهت تشویق اعضا به سرمایه گذاری به آن ها جایزه ای نیز اختصاص داده شود. که این روش نیز از نظر تعاونی به دلیل به خدمت در آمدن نیروی کار برای سرمایه مردود است.
در کل با بررسی تجربه کشور های مختلف در تعلق گرفتن سود به سرمایه دیدگاه های زیر حاصل می شود.
- هیچ گونه سودی به سرمایه تعلق نمی گیرد. این گروه معتقدند سرمایه لازم از طریق افراد نیکوکار، دولت، استفاده از پس انداز های اعضای تعاونی و سرمایه گذاری مساوی اعضا – که در این صورت سودی به آن ها تعلق نمی گیرد – تأمین می شود.
- سود محدودی که حداکثر به اندازه نرخ بهره بانکی باشد، به سرمایه تعلق گیرد.
- به سهام بیش از سهم عضویت اعضا – سهام ممتاز – سود عادلانه و منصفانه حتی بیش از نرخ بهره بانکی تعلق می گیرد.
- برای اینکه سرمایه گذاری در فعالیت تعاونی جذّاب شود، باید سود سرمایه تا جایی که از منظر اقتصادی صحیح باشد، تعیین گردد.
- سود سرمایه با توجه به شرایط اقتصادی هر کشوری تعیین گردد.
( نظر انتقادی: به نظر می رسد روشی که تعاونی راچدیل انتخاب کرده یعنی تأمین سرمایه از طریق پس انداز اعضا و تعلق گرفتن سود محدود حدود 5 درصد توانسته فلسفه فعالیت افتصادی تعاونی را به خوبی در آن تعاونی حفظ نماید امّا یک مسئله مورد چالش بحث نحوه جذابیت ورود سرمایه افراد با توجه به میزان سود نسبت به سرمایه گذاری های دیگر است.)
اصل چهارم: اصل مازاد برگشتی
در اقتصاد تعاونی بر اساس فعالیت های اعضا درآمد حاصل می شود. پس از کسر هزینه ها ممکن است سود زیادی حاصل گردد. به این سود ویژه مازاد گفته می شود. در بنگاه های غیر تعاونی چنین سود مازادی بین صاحبان سرمایه به نسبت آورده هر یک از آنان تقسیم می گردد. ولی در اقتصاد تعاونی این سود نصیب کسانی می شود که در حاصل شدن آن نقش داشته اند.
اغلب نویسندگان پیشگامان منصف راچدیل را موسس اصل مازاد برگشتی می دانند که نحوه تقسیم این سود مازاد بر اساس اساسنامه شرکت میتواند متفاوت باشد.
در تعاونی راچدیل توزیع مازاد بین اعضای تعاونی به نسبت معاملات آن ها بوده است. در واقع اعضای تعاونی که شرکت را ایجاد کرده اند و با خریدشان منشأ ایجاد مازاد شده اند؛ بنابراین توزیع مازاد بین آنان به حسب میزان فعالیت و خریدشان، انجام می گیرد.
اعضای تعاونی دو نوع فعالیت مشخص برای تعاونی دارند. یکی سرمایه گذاری و خرید سهام و دیگری خرید از شرکت تعاونی مصرف. هر دو نوع فعالیت برای تأسیس و بقای تعاونی لازم است.اعضای تعاونی به ازای نوع فعالیت خود، استحقاق بهره مندی از سود سهام را پیدا می کنند. و با نوع دوم فعالیت، در ایجاد درآمد مازاد، نقش موثری دارند؛ بنابراین استحقاق بهره مندی از درآمد مازاد را نیزی پیدا می کنند؛ این روش روی عادلانه ای در تقسیم مازاد است.
(نظر انتقادی: به نظر می رسد درآمد مازاد مسئله پر اهمیت و حیاتی می باشد و سیاستگذاری بهتری برای نحوه مصرف آن همچون توسعه تعاونی و یا در نظر گرفتن فعالیت هایی همچون تامین سرمایه فعالیت های فرهنگی میتواند مورد استفاده قرار گیرد.)
اصل پنجم و ششم راچدیل
به نظر می رسد این اصول صرفا اصول اخلاقی و ناشی از ملاحظات بازار آن زمان بوده است.
اصول هفتم و هشتم: اطلاع رسانی و آموزش به اعضا
از ابتدا تأسیس اقتصاد تعاونی، مسئله آموزش تعاونی همواره مورد تاکید نظریه پردازان تعاونی بوده است. همچنین به جهت نقش اعضا در مدیریت و نظارت بر تعاونی مسئله اطلاع رسانی نیز در کنار آموزش بسیار پر اهمیّت می باشد.
مسئله آموزش و اطلاع رسانی گاهاً دارای سطح بندی در تعاونی ها می باشد. و ممکن است در سطوح عموم مردم، اعضا و کارکنان بخش های متفاوت سطوح متفاوتی داشته باشد.
(نظر انتقادی: مسئله آموزش با توجه به اینکه یکی از اهداف اصلی اقتصاد تعاونی رشد اعضا می باشد بیش از پیش بایستی مد نظر و موضوع پژوهش قرار گیرد.)